درد و دلم..

از خیلی ساعت پیش میخواستم واست بنویسم عزیزدلم...خواستم بهت پیام بدم اما استوریتو دیدم گفتم بذار یکم نفس بگیره تو تنهایی باز به رویاهاش فکر کنه...منو ببخش عزیزم اگه دفه ی قبل خیلی یک طرفه قضاوت کردم و خیلی نگاهات رو یادم نیاوردم و اون حرفا رو زدم...ببخش دلگیر بودم از آخرین برخوردمون...کلیپهای احساسی رو که می بینم دلم می گیره .. دلم میخواد ببینمت .. کاش بیای!کاش دلت بخواد فارغ از هر چیز دیگه ای منو ببینی..!قلبم درد میکنه کاش وقتی بهت پیام میدم که میشه ببینمت قبول کنی و لبخندت وقت دیدار بشه یه مرحم واسه چند لحظه آرامش دل داغونم...اینم بگم حتی اگه نگاهم نکنی دوستت دارم جدای از هر توقعی ازت...مواظب خودت باش درد و دلم.....

وسط شعرام میگردم ببینم چی به چیه...دلم برات تنگ شده..یه شعرام داره کامل میشه و احتمالا برات بفرستم.گاهی دل دیوونم میگه کاش خبر بده که بتونی ببینیش.. آره از عمق قلبم این آرزو رو میکنم همیشه و این لحظه رو تصور می‌کنم که رو به روت میخندم و خیره غرق چشمات میشم...کاش زودتر ببینمت ..ولی یه چیز دیگه‌ ام جالبه .‌ از ۹۵ اینجا می نویسم و عمر چقدر زود میگذره و من چرا دلم میخواد گریه کنم نمیدونم ! شایدم میدونم !تنها میدونم هنوزم مث قبلم.. مث روز اول دوستت دارم.. با اینکه شاید ۶ ساله ندیدمت.. امیدوارم حال دلت خوب باشهخدایا هواشو داری مگه نه؟؟...برچسب‌ها: من, دلتنگی, Love درد و دلم.....